هم سلولی...
پروانه هایی هم هستند . . که سکوت میکنند ....نه به دلیل شنود شدن . . به این دلیل که پروازشان باعث نمی شود . . خاطراتشان نابود شود یک . . مشت کلمه . . یک دهان باز حرف . . یک سبد چرند پیش کش به خیال خام مبارک باشد . . ههههههه.... هر شب یاد تو مرا می برد . . خواب هم نمیبرد مرا . . اماااااا . زمان تکرار میشوی و تو در من تکراری نخواهی شد . . هر چند مرا به زمین تو بسته اند . لیک شبی از سرزمین تو خواهم رفت . امااا رد پایت همیشه جایش امن . گوشه ای دنج در نقطه ای کور از قلبم باقیست وقتی جدا شدیم . . تو به فراقت رسیدی . . من به فراغت . . تفاوت زیادی نیست . . یک حرف که این قدر جای نگرانی ندارد/ نمی دانی چه رنجی . . .دارد ماندن . . . وقتی همه برای رفتنت . . دست به دعا دارند/ چه قدر این ساعت ور میزند . . . چه قدر دل خراش میشود . . صدای تیک و تاکت . . خاموش کن کوکت را . . بی صدا بگذران ثانیه هایت را . . نوای مرگ میدهد کوک صدایت . . مگر نمیدانی دارم فراموشش میکنم/ وقتی ناله های خرد شدنت . . . زیر پای باران نوای دل انگیزی شد . . . چه فرقی میکند . . برگ سبز کدامین درختی... در برخوردها اولین کلا م می شود دوستت دارم . . عشق توی یک لحظه وارد حلقوم می شود . . از همین جاست که بد معنی میشود . . و به جای محبت . .سراب وارد قلب و ذهن . . دیگه تصمیم گرفتم هر کی گفت . دوسست دااارممم بگم . برو ته صف همیشه که نباید دل را از غم ها پر کرد . . گاهی باید تهی کرد این دل لعنتی را . . باید خندیدی و دوئل را به . . وقتی دیگر موکول کرد . . راحت زیر دوش سرد نشست . . . یک لیوان چای . یک موسیقیه ارام . . یک تفکر ارام. . یک خواب عمیق خدایا کمی بیا جلوتر . . . می خواهم اعتراف کنم. . . . من بدون اون دوام نمی اورم حتی . . تا صبح فردا سبک نوین زندگی را از دریچه ی غروب من و تو ساختند . .رودمان گل شد . . شقایق دیگر بد نفس میکشد . . گلاب شد ادگولون چارلی . حد ندارددویدنمان . مرز ندارد ضربان قلبمان . جاده ی بی کلاف شده ذهنمان . . سبک نوین سراب سنت هایمان شد . و عشق در چهار چوب فکری چارلی چاپلین . . نان شد و اچاری در دست . .مردهای همیشه دونده . . و زن های همیشه بازنده/ خیابان قرارمان را هر روز گلاب باران . . میکنم . . بی هم نفس . . تا اثبات شود . عشق ماندن در بودن نیست . . عشق ماندن . .در نبودن هاست . در جاهای خالی . بر دل نوشته متاز . . . پر از زخم اند/ زخم های اشنا . . زخم های عمیق . .بی صاحب . بینشان. . فقط ارام قدم بزن. . ارام حرف بزن . تازه به خواب رفتند کلنجارها . بیدارشان کنی خون مینویسند . هیس از لانگ شات نگاه کن کاش بود کسی که ادراک میکرد ریزش اشک ها را . . لرزش چانه ها را قبل از اشک میفهمید . .کاش بود کسی که . .درک میکرد چشم های منتظر را . .کاش گلوله باران نشده بود . ادراک در زندان غرور . کاش بود کسی که چتر محبتش را بی منت . .بی ذلت . بی ریا باز میکرد./ روزی برای ورودت جشن میگیرفتند . . روزی برای خروجت هم جشن خواهند گرفت . .لعنت به این پوشالی های . . خالی . رسم بد هر جایی زمانه . . روزی می ایند دل تنگ از همه جا . .هوای بارانی شان را . . نگه میداری . . مبادا احساس دلتنگی کنند . .شبی می روند . دل تنگت میکنند . و تو در خود جا میمانی . با کوله باری از خاطرات/ وقتی پاها خسته از پیمودن راهی . . میشوند که هیچ کس . . درک نمیکند . .احساس خسته را . .فرقی ندارد کجای جاده باشی . ایستگاه همان جاست . توقف کن . کسی شنود نمیکند عشق یعنی اینکه . . اختیار بدهی تا نابودت کنند . . . امااااااااا . . ایا اگر اعتماد کنی هم این کار را . . میکنند؟؟؟؟؟؟ ماهی در تنگ به اجبار . . نفس میکشد . به امید دریا میرقصد . .اماااااا . . غافل است از اینکه عید نوروز سال بعد . . به ارامش ابدی خواهد رسید . . کاش هیچ وقت این را نفهمد/ بی تو بودن را هر شب . . در سکون ذهن . تمرین میکنم. . چه دوئل سختی است عادت کردن به جای خالیت. . تو انگار تمامی نداری . در این ذهن پریش خاموش شدنی نیستی . عشق یعنی همین بی اینکه بدانی . نفس میکشم برایت . و هر روز نمره ام صفر میشود . در درس سخت . بی تو بودن/ تا حالا دقت کردین رو صورت ادم برفی ها همیشه لبخند میشونن . . یه شالگردن پشمی هم از تو خونه میارن دور گردنش . بعد که بازی تمام شد . هوا سرد شد . میرن تو اتاق تا گرم بشن . اون موقع است که کمکم ادم برفی تو افتاب ذوب میشه و فراموش چه قدر درد داره که اون اب میشه امااا شال گردن اضاف هنوز دور گردن ادم برفی شاهد اب شدن احساس اونه . .چه قدر شالگردن های اضافی دور گردن احساس رو اتش میزنه/ حالا که تبرم کند شده . . .راهی جز رفتن نیست . . هر چند در هر رفتنی رسیدنی نباشد . . اماااااااااااا . .برای رسیدن راهی جز رفتن نیست . . خاطراتت را تو کوله بارم گذاشتم . شاید /فقط شاید . نبودنم دلیل باشد برای ماندنت/ روی ریل احساس قدم زدن تابلو دارد. . . خوب بخوان بعد قدم بزن . . پایان ندارد این نامه . رد پایت را به سلامت بگذار . . زهدان عشق پاک است . . حرمت نگه دار/ رفیق معامله فسخ شد در قبال دنیا تمام را خواستند تا تمامت را فراموش کنم امااا دوستی ها قابل تعیین نرخ نبود ماندم تا دمم حرارت باش برای بازدم تو/ وقتی که امدی زندگی را زنده کردی . . . حالا که نیستی هم زنده را از زندگی سیر کردی . . . بیچاره دل چه میکشد میان این زنده به گوری/ . . میان این همه نبودن اجباری قسمت شد بریدن اجبار به خال دل شریک فرازمندانه به لانگ شات اکتفا کن . . . کلوز اپم دیدنی نیست . . سوختنی است . . جلوتر نیا . . میسوزی برجی ساختیم به بلندای اسمان کودکی بستنی طلا نوش کرد . . . گلی کنج خیابان حسرت . . خدایا نجاتم بده از اه اشک هم نفسم . . که زیر اسمان شهر نگاهش را با . . حسرت خیاطی کرده/ خیلی طول نمی کشد مطلق شدن در فراموشی خیلی زمان نخواهد برد یک عمر کافیست تا پاک شود انچه در لایه های بالای کورتکس جا خوش کرده و در همان طولش است که ایینه ی نازک دل ترک بر میدارد تا ت ر ک شود اعتیاد م به نبودت/ گل باران شد قلبم . . . وقتی تو صدایم کردی . . اماااا . . گلوله باران شد دنیایم . . وقتی ب ر ی د ی از گلزارم تنهایی درد زمانه نیست . . . مشق شبانه است/ باید غلط املایی هایش را گرفت . . اشتباه ها را مرور کرد . . تا مردود چنگال غمش نشد . . همین هم نعمتی است . . بنده را بیا برویم از سکون درد . . . وقتی شنود نمی شوی . . دلیل فریاد.چیست؟ . . زندگی و احلال در بی دلیلی ها ی زمانه جز انفراد ماندن در خاطرات نیست . . متغیر های پیرامون . . دیگر حنای مادر بزرگ را نمیخواهند مجذوب رنگ های زود گذر صنایی اند دلیل ماندن ...دلیل میخواهد که بمانی/ همه چیز را تظاهر میکنم . . شادی . . خیال. . غم. . به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست امااا چه جان میکاهد این سناریو ازجانم/ خاطرات گاهی بین تمام شادی ها بیخ گلویت را فشار میدهند دقت کردید تا د ق ت ندهند دست بر نمی دارند . . تا تمامت نکنند تمام نمی شوند/ شب ها خوابم نمی برد از ضربات شلاق خاطرات روی قلبم . . . بی انصاف محکم زدی جایش . . . مانده . . هر شب جای دستان خشن را نگاه میکنم امااا لعنتی دلم نمی اید مرحم بگذارم پاک می شوند همین تنها یادگارت است/ کجای این جاده جان دادی کجای مسیر بی هم نفس گلوله بارانت کردند کجای رابطه بد بودیم باور را میگویم چرا با دل هامان قهر کرده ای چرا سراغی از اشفته بازار دردهای دق کرده در گلو نمی گیری دیدار به قیامت یا به برزخ وصل کرده ای/ دل نوشته را باید در جایی از اتاق ذهن مخفی کرد مانند یک دوست موهایش را شانه زد فربان صدقه اش رفت ارام زیر گوشش لالایی خواند می دانی که ارزش دارند زمانه بد بی ارزش میکند دل هایی که از دل نگرانشان حرف میزنند انگار حکم حاکم به برش دل رقم خورده هر دست این بازی را/ بر بال هیچ شدیم به هوای پروانه ای شدن پیله شکافتیم پروانه سینه اش شکافت سوار پوچ شدن امتداد غم را در فاصله روی ریل مرگ هدیه داد و در ناکجا اباد ذهن خاطری به تلخیه یک قهوه نشاند/ باید لبخند زد به تمام خاطراتی که روزی برای بودنشان اشک باران بودیم تا بفهمند . . اشک عشق لیاقتش فراتر از هرزه علف باغ کال پرست است دنیا درک میخواهد این قطرات/ اگه گفتی دوست داشتن چند حرفه . . . . دیدی اشتباه کردی . . دوست داشتن حرف نیست زندگیه/ . . اما زندگی 2حرف بیشتر نیست تو... سال هاست کوهستان قلبم به حرمت رد پایت اجازه ی اب شدن برف هایش را نمی دهد اماا کجای این جاده باور را گلوله باران کردند جای سوال؟؟؟ خاطرات تو جان داد در فصل سرد نگاهت امااااا هنوز تبادل افکار باور ندارند این را جاده خسته از قدم هایم بر روی رد پای خاطرات من پایان امااا نقطه سر خط میگوید از برهوت همان نگاه اول هیچ کس شاهد شعرهای عاشقانه ام برایت نبود جز قاصدکی معلق در خلا که از بام قلبم بر بام خیالت صلیب می کشید کاش نسیم جهتش را عوض نکند/ جلد دفتر خاطراتم ج ل د نگاه چشمانت شده/ با اشکت مرکبی ساز عاشقانه و با دستان مهرت بنویس دوستم داری/ همین برای ادامه ی من و تو در جاده های تنهایی کافیست لامروت است ریاضی یک عدد کافیست کنکورت را ببازی مثل بعضی ادم ها به هوای بالشان زیر رادیکال زندانی میشوی کلید که ندارد زندان قلبشان دروازه است با هزار دروازه بان ذخیره و یک مربی که هر وقت خواست اخراج